بهمن شاهبهمن شاه، علاءالدین حسن گانگو، بنیانگذار سلسله بهمنیان دکن میباشد. ۱ - نام وشهرتبهمن شاه، علاءالدین حسن گانگو (حک ۷۴۸-۷۵۹ق/۱۳۴۷-۱۳۵۸م)، بنیانگذار سلسله بهمنیان دکن (۷۴۸-۹۳۳ق/۱۳۴۷-۱۵۲۷م) میباشد. روایتهای گوناگونی درباره نام «بهمنشاه» و شهرت «گانگو» وجود دارد. طباطبا لقب بهمنشاه را برگرفته از انتساب علاءالدین حسن به بهمن، پسر اسفندیار شهریار ایرانی دانسته است [۲]
علی طباطبا، برهان مآثر، ج۱، ص۱۱-۱۲، دهلی، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
اما فرشته آن را برگرفته از نام گانگوی بهمن (یا برهمن) منجم میداند که نزد شاهزاده محمد تغلق (حک ۷۲۵-۷۵۲ق/۱۳۲۵-۱۳۵۱م) تقرب منزلتی داشت و علاءالدین توسط او به شاهزاده محمد تغلق معرفی گردید و از طریق وی به دربار غیاثالدین تغلقشاه (حک ۷۲۰-۷۲۵ق) راه یافت و در سلک امیران صده (مأموران مالیاتی) درآمد. [۳]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۳-۲۷۴، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۴]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۸۲، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۵]
Rizvi، AA،، ج۱، ص۲۷۴، A Socio-Intellectual History of the Isnā’Ashari Shi’is in India، Canberra، ۱۹۸۶.
بهمنشاه بعدها به موجب عهدی که گانگو بهمن با او بسته بود و به پاس محبت وی، نام او را به اسم خویش افزود. [۶]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۴، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۷]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۸۲، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۸]
، Was Hasan Bahman Shah Called Bahmani ، ibid، ۱۹۵۸، vol. XXXII، ص۵۵، Husaini، A،.
برپایه شجرهنامهای که فرشته از رسالهای مجهول المؤلف، موجود در کتابخانه مرتضیٰ نظام شاه بحری نقل کرده است، نسب بهمنشاه به بهرامگور میرسد، [۹]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۸۱، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۱۰]
علی طباطبا، برهان مآثر، ج۱، ص۱۱-۱۲، دهلی، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
اما افراد یاد شده در این نسبنامه فاصله ۹۰۰ ساله میان بهرامگور و بهمنشاه را پر نمیکنند. [۱۱]
Career of Hasan Bahman Shah Befor He Became the Sultan of the Deccan ، Islamica Culture، Hyderabad Deccan، ۱۹۵۹، vol. XXXIII، ص۱۱۳، Husaini، A،
به علاوه، فرشته خود نیز انتساب علاءالدین حسن به پادشاهان ساسانی را دستآویزی برای شاعران و مورخان دانسته است که به قصد خوشآیند او بدان توسل جستهاند. [۱۲]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۸۲، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۱۳]
، Was Hasan Bahman Shah Called Bahmani ، ibid، ۱۹۵۸، vol. XXXII، ص۴۶-۵۶، Husaini، A،
درباره نام «گانگو» نیزنظریات متفاوتی وجود دارد. برخی، نیاکان علاءالدین حسن را از سلسله کاکویه اصفهان و همدان دانستهاند که به غزنین مهاجرت کردند و تحت حمایت سلطان محمود (سل ۳۸۸-۴۲۱ق/۹۹۸-۱۰۳۰م) قرار گرفتند و ازاین رو، علاءالدین حسن به «کاکو» شهرت یافت؛ این نام بعدها تحریف گردید و «کانکو» یا «گانگو» خوانده شد. [۱۴]
A Socio،Intellectual History of the Isnā’Ashari Shi’is in India، Canberra، ۱۹۸۶، ج۱، ص۲۷۴، Rizvi، AA،
به هرحال، نظر فرشته که این نام را برگفته از نام گانگو بهمن دانسته است، [۱۵]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۳-۲۷۴، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
استوارتر مینماید.۲ - تولد و نسبعلاءالدین حسن در ۶۹۱ق/۱۲۹۲م زاده شد. [۱۶]
The Bahmanis of the Deccan، New Delhi، ۱۹۸۵، ص۳۵، Sherwani، HK،» The Bahmanis «، History of Medieval Deccan، ed HK Sherwani، Hyderabad، ۱۹۷۴، vol I.
براساس ملحقات طبقات ناصری نوشته عینالدین بیجاپوری، مادر علاءالدین حسن پس از درگذشت همسرش در غور با ۳ فرزند خود نزد برادرش، ملک هژبرالدین، مشهور به «ظفرخان»، حکمران پنجاب و ملتان رفت. علاءالدین حسن و برادر بزرگترش، علیشاه تحتنظر ظفرخان تربیت شدند. علاءالدین حسن ۶ ساله بود که ظفرخان در جنگ با ترکان آسیای مرکزی کشته شد، اما او و خانوادهاش همچنان در ملتان ماندند. [۱۷]
» Career of Hasan Bahman Shah Befor He Became the Sultan of the Deccan «، Islamica Culture، Hyderabad Deccan، ۱۹۵۹، vol. XXXIII، ص۱۱۵- ۱۱۷، Husaini، A،
[۱۸]
» The Bahmanis «، History of Medieval Deccan، ed. H. K. Sherwani، Hyderabad، ۱۹۷۴، vol. I، ص۱۴۹، Sherwani، HK،
بعدها علاءالدین حسن از ملتان به دهلی رفت و در آنجا به خدمت گانگو بهمن (برهمن) درآمد [۱۹]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۳-۲۷۴، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۲۰]
» Career of Hasan Bahman Shah Befor He Became the Sultan of the Deccan «، Islamica Culture، Hyderabad Deccan، ۱۹۵۹، vol. XXXIII، ص۱۱۵، Husaini، A،
و پس از راه یافتن به دربار تغلقیان، با گروهی از سپاهیان خود به دکن رفت و چند اقطاع کوچک یافت و در دولتآباد اقامت گزید. [۲۱]
علی طباطبا، برهان مآثر، ج۱، ص۱۲-۱۳، دهلی، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
[۲۲]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۳-۲۷۴، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
۳ - دریافت عناوین از شاهبا شروع شورشهای مختلف در قلمرو محمدتغلق شاه و از آن جمله شورش امرای مخالف در دولتآباد دکن و نیز درگیر بودن محمد تغلقشاه با شورشیان گجرات، امرای دولتآباد فرصتی مناسب یافتند و با تسلط برشهر، یکی از امران «دوهزاری»، یعنی اسماعیل فتح افغان مشهور به «اسماعیل مُخ» [۲۳]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۵، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
را به عنوان نخستین سلطان دکن و با نام ابوالفتح ناصرالدینشاه (حک ۷۴۶-۷۴۸ق/۱۳۴۵-۱۳۴۷م) بر تخت نشاندند. [۲۴]
علی طباطبا، برهان مآثر، ج۱، ص۱۳-۱۴، دهلی، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
[۲۵]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۳-۲۷۴، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۲۶]
The Bahmanis of the Deccan، New Delhi، ۱۹۸۵، ص۲۷، Sherwani، HK،» The Bahmanis «، History of Medieval Deccan، ed HK Sherwani، Hyderabad، ۱۹۷۴، vol I.
گویا علاءالدین حسن نیز صلاح خود را در موافقت با دیگر امرا دید. وی از سوی ناصرالدین شاه عنوان «ظفرخانی» و «امیرالامرایی» یافت و اقطاعات چندی، از جمله گلبرگه بدو اعطا شد. [۲۷]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۳-۲۷۴، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۲۸]
The Bahmanis of the Deccan، New Delhi، ۱۹۸۵، ص۲۸، Sherwani، HK،» The Bahmanis «، History of Medieval Deccan، ed HK Sherwani، Hyderabad، ۱۹۷۴، vol I.
[۲۹]
» The Bahmanis «، History of Medieval Deccan، ed. H. K. Sherwani، Hyderabad، ۱۹۷۴، vol. I، ص۱۴۷، Sherwani، HK،
۴ - فتح دولتآبادابوالفتح ناصرالدینشاه پس از شکست لشکریانش از سلطان محمدتغلقشاه، در قلعه دیوگیر دولتآباد متحصن شد و علاءالدین حسن نیز با ۱۲هزار سپاهی به گلبرگه رفت. محمد تغلقشاه یکی از سرداران خود به نام عمادالدین ترکمان را به تعقیب علاءالدین حسن فرستاد و خود برای تصرف دولتآباد حرکت کرد. با خبر شورش مجدد در گجرات، محمدتغلقشاه به ناچار بدانسو عزیمت کرد و علاءالدین حسن فرصت را مغتنم شمرد و با ۲۰هزار سپاه که از نیروهای متحد منطقه، با حمایت راجه تلنگانه تشکیل شده بود، سپاهیان عمادالملک را در قلعه احمدآباد بیدر غافلگیر کرد. عمادالملک در جنگ کشته شد و علاءالدین حسن به یاری ناصرالدینشاه به سوی دولتآباد شتافت. امرای محمد تغلقشاه که دولتآباد را محاصره کرده بودند، چون تاب مقاومت در خود ندیدند، دست از محاصره برداشتند و به سوی دهلی و گجرات بازگشتند و علاءالدین حسن فاتحانه در ۷۴۶ق وارد دولتآباد شد. [۳۰]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۶، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
۵ - تخت پادشاهیبه گفته فرشته، ناصرالدینشاه به بهانه سالخوردگی و نیز به این سبب که علاءالدین حسن «بهمننژاد» است و آثار بزرگی و شجاعت در او نمایان، و شایسته تاج و تخت است، [۳۱]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۷، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
از پادشاهی کناره گرفت. اما در حقیقت، امرا علاءالدین حسن را به سبب موقعیت ممتاز سیاسی و شجاعت و کفایت وی به فرمانروایی برگزیدند و این گزینش بیشتر حرکتی سیاسی بود [۳۲]
The Bahmanis of the Deccan، New Delhi، ۱۹۸۵، ص۳۴، Sherwani، HK،» The Bahmanis «، History of Medieval Deccan، ed HK Sherwani، Hyderabad، ۱۹۷۴، vol I.
و علاءالدین حسن با عنوان ابوالمظفر علاءالدین بهمنشاه برتخت نشست [۳۳]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۷، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۳۴]
An Advanced History of India، London، ۱۹۵۸، ص۳۵۶، Majumdar، RC، An Advanced History of India، London،.
و نخستین پادشاهی مستقل مسلمانان در جنوب هند را بنیان گذاشت.وی دو سال بعد، احتمالاً به سبب عدم امنیت در دولتآباد، پایتخت خود را به گلبرگه که خود آن را حسنآباد نام نهاد، منتقل کرد. [۳۵]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۷- ۲۸۸، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۳۶]
A History of India، London/New York، ۱۹۹۸، ص۱۷۰، Kulke، H and D Rothermund، A History of India، London/New York، ۱۹۹۸.
وی پس از جلوس، عنوان خود، ظفرخان را به شاهزاده محمد داد و به هریک از امرا منصب و لقبی اعطا کرد. [۳۷]
علی طباطبا، برهان مآثر، ج۱، ص۱۵-۱۶، دهلی، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
[۳۸]
The Bahmanis of the Deccan، New Delhi، ۱۹۸۵، ص۳۷، Sherwani، HK،» The Bahmanis «، History of Medieval Deccan، ed HK Sherwani، Hyderabad، ۱۹۷۴، vol I.
وی همچنین لقب ناصرالدین را از اسماعیل گرفت و به جای آن مقام امیرالامرایی و منصب سپهسالاری را به وی و ملک سیفالدین را به عنوان وکیل مطلق یا صدراعظم خود برگزید. [۳۹]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۷، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
اختصاص جایگاه برتر در مجالس رسمی به سیفالدین خشم و حسد اسماعیل را برانگیخت و او گروهی از امرا را با خود همراه ساخت و توطئه قتل بهمنشاه را طراحی کرد، اما با هوشیاری بهمنشاه، این توطئه کشف، و با اعتراف امرای همدست اسماعیل، دستور قتل وی صادر شد. بهمنشاه زیرکانه برای دلجویی از بازماندگان اسماعیل و جلب خشنودی مخالفان، بهادرخان پسر بزرگ اسماعیل را به جانشینی پدر انتخاب کرد. [۴۰]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۹، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۴۱]
» The Kingdom of the Deccan، ۱۳۴۷-۱۴۹۰ «The Cambridge History of India، New York، ۱۹۲۸، vol. III، ص۳۷۳-۳۷۴، Haig، W،
اگرچه بهمنشاه اندیشه تصرف تاج و تخت دهلی را در سرداشت، [۴۲]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۹- ۲۸۰، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۴۳]
» Alauddin Hasan Bahmani «، A Comperhensive History of India، ed. M. Habib and K. A. Nizami، New Delhi، ۱۹۸۲، vol. V، ص۹۷۰، ص۱۴۹-۱۵۰، Sherwani، HK،
اما تمام کوشش و نیروی وی صرف مطیع ساختن حاکمان و پادشاهان مستقل دکن شد [۴۴]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۹- ۲۸۰، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۴۵]
» Alauddin Hasan Bahmani «، A Comperhensive History of India، ed. M. Habib and K. A. Nizami، New Delhi، ۱۹۸۲، vol. V، ص۹۷۰، ص۱۴۹- ۱۵۰، Sherwani، HK،
زیرا برخی از اینان که در جنگ بهمنشاه بر ضد تغلقشاه به او یاری رسانده بودند، [۴۶]
The History of India، London، ۱۹۰۵، ص۴۶۵، Elphinstone، M، The History of India، London، ۱۹۰۵.
پس از پادشاهی وی حاضر نبودند فرمانروایی او را بپذیرند. [۴۷]
» The Kingdom of the Deccan، ۱۳۴۷-۱۴۹۰ «The Cambridge History of India، New York، ۱۹۲۸، vol. III، ص۳۷۲، Haig، W،
[۴۸]
A History of India، London/New York، ۱۹۹۸، ص۱۷۰، Kulke، H and D Rothermund، A History of India، London/New York، ۱۹۹۸.
[۴۹]
۱۹۷۴، ج۱، ص۲۷۳، Britannica، micropaedia، ۱۹۷۴.
بهمنشاه بسیاری از امرای دکن را به اطاعت درآورد و آنها را باجگزار خود کرد. [۵۰]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۸- ۲۸۰، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۵۱]
» The Kingdom of the Deccan، ۱۳۴۷-۱۴۹۰ «The Cambridge History of India، New York، ۱۹۲۸، vol. III، ص۳۷۴-۳۷۵، Haig، W،
[۵۲]
An Advanced History of India، London، ۱۹۵۸، ص۳۵۶، Majumdar، RC، An Advanced History of India، London،.
افزون براین، وی به شورش محمدبن عالم در ساگار با هوشیاری و ملایمت پایان داد. [۵۳]
» The Kingdom of the Deccan، ۱۳۴۷-۱۴۹۰ «The Cambridge History of India، New York، ۱۹۲۸، vol. III، ص۳۷۴، Haig، W،
[۵۴]
» Alauddin Hasan Bahmani «، A Comperhensive History of India، ed. M. Habib and K. A. Nizami، New Delhi، ۱۹۸۲، vol. V، ص۹۷۱، Sherwani، HK،
۶ - تقسیم اداری حکومتدر ۷۵۸ق/۱۳۵۷م بهمنشاه با صوابدید ملک سیفالدین غوری برای تصرف ایالات جنوبی پادشاهی دهلی که در شمال قلمرو وی قرار داشت، از حسنآباد گلبرگه به سوی دولتآباد حرکت کرد، اما پیش از آن در پاسخ کمک راجه حران گجراتی که توسط «جاگیرداران» گجرات از حاکمیت برکنار شده بود، نخست شاهزاده محمد را با ۲۰ هزار سپاهی روانۀ گجرات کرد و خود نیز به دنبال وی رهسپار شد. بهمنشاه در نیمه راه به بیماری سختی مبتلا گردید و به گلبرگه بازگشت [۵۵]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۸۰، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
و در آنجا قلمرو حکومت خود را از نظر اداری به ۴ «طَرَف» (ولایت): حسنآباد گلبرگه، دولتآباد، برار و بیدر تقسیم کرد و از میان خانواده خود و امرا، حاکمانی با عنوان «طرفدار» برای این ولایات تعیین نمود. [۵۶]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۸۰، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۵۷]
» The Kingdom of the Deccan، ۱۳۴۷-۱۴۹۰ «The Cambridge History of India، New York، ۱۹۲۸، vol. III، ص۳۵۶، Haig، W،
[۵۸]
An Advanced History of India، London، ۱۹۵۸، ص۳۵۶، Majumdar، RC، An Advanced History of India، London،.
۷ - سرانجام ویبهمنشاه ۶ ماه در بستر بیماری بود و در این مدت دستور عفو تمام زندانیان را صادر کرد. وی در ربیعالاول ۷۵۹ درگذشت، [۵۹]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۸۰- ۲۸۱، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۶۰]
Persian ، History of Medieval Deccan، ج۳، ص۷، ed. H. K. Sherwani، Hyderabad، ۱۹۷۴، vol. II، Ahmad، N،
. مؤلف تذکرةالملوک وفات بهمنشاه را در ۷۶۱ق دانسته است، اما به گفتۀ هیگ سکهای که به نام وی و با تاریخ ۷۶۰ق به جای مانده، احتمالاً پس از درگذشت او ضرب شده است. [۶۱]
» The Kingdom of the Deccan، ۱۳۴۷-۱۴۹۰ «The Cambridge History of India، New York، ۱۹۲۸، vol. III، ص۳۷۶، Haig، W،
بهمنشاه را در گلبرگه نزدیک دروازۀ جنوبی قلعه و در مقبرهای که به سبک دورۀ تغلق شاهیان و با معماری داخلی ساده ساخته شده بود، دفن کردند. [۶۲]
» Gulbarga «، The Cambridge History of India، ed. W. Haig، New York، ۱۹۲۸، vol. III، ص۶۳۳-۶۳۴، Marshall، J،
[۶۳]
» Bahmani Succession State «، History of Medieval Deccan، ed. H. K. Sherwani، Hyderabad، ۱۹۷۴، vol. II، ص۲۳۴-۲۳۵، Desai، ZA،
قلمرو وی از رود پِنگانا در شمال تا رود کریشنا در جنوب و از گوا۵ در غرب تا بهُنگیر۶ در شرق گسترش داشت. [۶۴]
An Advanced History of India، London، ۱۹۵۸، ص۳۵۶، Majumdar، RC، An Advanced History of India، London،.
[۶۵]
A Dictionary of India History، New York، ۱۹۶۷، ص۹۵
۸ - احترام به اهل تصوفبهمنشاه را پادشاهی سیاستمدار، عادل، بامروت و سخاوتمند وصف کردهاند. [۶۶]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۸- ۲۸۰، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
وی یکی از پادشاهان مسلمان هند است که دستور داد تا جزیه بر غیرمسلمانان تحمیل نشود. [۶۷]
» Alauddin Hasan Bahmani «، A Comperhensive History of India، ed. M. Habib and K. A. Nizami، New Delhi، ۱۹۸۲، vol. V، ص۹۷۲، Sherwani، HK،
بهمنشاه احترام بسیاری برای اهل تصوف قائل بود. دو روایت صوفیانه به رابطه میان وی و شیوخ بزرگ تصوف تا پیش از پادشاهی او اشاره دارد: به گفته طباطبا [۶۸]
علی طباطبا، برهان مآثر، ج۱، ص۱۲، دهلی، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
و فرشته، [۶۹]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۴، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
شیخ نظامالدین در مجلسی که علاءالدین حسن به آن وارد شد، پادشاهی وی را پیشگویی کرد. روایت دیگر آنکه علاءالدین حسن مرید شیخ سراجالدین جنیدی بود و گاه همراه مادرش به محضر این شیخ در «گانگی» که سپس به «مرتضیٰآباد» شهرت یافت، میرفت و آموزش میدید. [۷۰]
A Socio،Intellectual History of the Isnā’Ashari Shi’is in India، Canberra، ۱۹۸۶، ج۱، ص۲۴۷، Rizvi، AA، A Socio-Intellectual History of the Isnā’Ashari Shi’is in India، Canberra، ۱۹۸۶.
[۷۱]
» Career of Hasan Bahman Shah Befor He Became the Sultan of the Deccan «، Islamica Culture، Hyderabad Deccan، ۱۹۵۹، vol. XXXIII، ص۱۱۷، Husaini،
[۷۲]
» Career of Hasan Bahman Shah Befor He Became the Sultan of the Deccan «، Islamica Culture، Hyderabad Deccan، ۱۹۵۹، vol. XXXIII، ص۱۱۷-۱۲۱ Husaini، A،»
شیخ برهانالدین غریب و شیخ عینالدین بیجاپوری از دیگر صوفیانی بودند که جایگاهی والا نزد بهمنشاه داشتند. [۷۳]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۷، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۷۴]
Nizami، K A،» Sūfi Movement in the Deccan «، History of Medieval Deccan، ed HKSherwani، Hyderabad، ۱۹۷۴، vol II، ص۱۸۲
۹ - حمایت از علم و مذهب و هنربه سبب حمایت بهمنشاه از ادیبان، دانشمندان و صوفیان، بسیاری از آنها از ایران به دکن مهاجرت کردند و موجب رشد فرهنگ و تمدن ایرانی در این سرزمین شدند. در این دوره با تأسیس مؤسسات آموزشی در الیچپور، گلبرگه و دولتآباد، زبان فارسی در میان مردم رواج یافت. او همچنین دستور داد تا هر ساله نوروز را جشن بگیرند. از دانشمندان دربار بهمنشاه میتوان از عصا مؤلف فتوحالسلاطین، عینالدین بیجاپوری که ذیلی بر طبقات ناصری نگاشت، ملامعینالدین هروی و حکیم علیمالدین تبریزی نام برد. [۷۵]
» Persian «، History of Medieval Deccan، ed. H. K. Sherwani، Hyderabad، ۱۹۷۴، vol. II، ص۷۷، Ahmad، N،
بهمنشاه بانی مسجد جامع حسنآباد گلبرگه بود که در کتیبه فارسی آن نیز نام وی آمده است. وی همچنین قلعه ویران این شهر را مرمت کرد. [۷۶]
محمدقاسم فرشته، تاریخ، ج۱، ص۲۷۸، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م.
[۷۷]
، Was Hasan Bahman Shah Called Bahmani «، ibid، ۱۹۵۸، vol. XXXII، ص۵۱، Husaini، A،
۱۰ - فهرست منابع(۱) نظامالدین احمد، طبقات اکبری، به کوشش محمد هدایتحسین، بنگال، ۱۹۲۷م. (۲) علی طباطبا، برهان مآثر، دهلی، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م. (۳) محمدقاسم فرشته، تاریخ، کلهنو، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۴م. (۴) Ahmad، N،» Persian «، History of Medieval Deccan، ed H K Sherwani، Hyderabad، ۱۹۷۴، vol II. (۵) Britannica، micropaedia، ۱۹۷۴. (۶) Desai، ZA،» Bahmani Succession State «، History of Medieval Deccan، ed H K Sherwani، Hyderabad، ۱۹۷۴، vol II. (۷) A Dictionary of India History، New York، ۱۹۶۷. (۸) Elphinstone، M، The History of India، London، ۱۹۰۵. (۹) Haig، W،» The Kingdom of the Deccan، ۱۳۴۷-۱۴۹۰ «The Cambridge History of India، New York، ۱۹۲۸، volIII. (۱۰) Husaini، A،» Career of Hasan Bahman Shah Befor He Became the Sultan of the Deccan «، Islamica Culture، Hyderabad Deccan، ۱۹۵۹، vol XXXIII. (۱۱) Husaini، A،»» Was Hasan Bahman Shah Called Bahmani، ibid، ۱۹۵۸، vol XXXII. (۱۲) Kulke، H and D Rothermund، A History of India، London/New York، ۱۹۹۸. (۱۳) Majumdar، RC، An Advanced History of India، London،. (۱۴) Marshall، J،» Gulbarga «، The Cambridge History of India، ed WHaig، New York، ۱۹۲۸، volIII. (۱۵) Nizami، K A،» Sūfi Movement in the Deccan «، History of Medieval Deccan، ed HKSherwani، Hyderabad، ۱۹۷۴، vol II. (۱۶) Rizvi، AA، A Socio-Intellectual History of the Isnā’Ashari Shi’is in India، Canberra، ۱۹۸۶. (۱۷) Sherwani، HK،» Alauddin Hasan Bahmani «، A Comperhensive History of India، ed M Habib and K A Nizami، New Delhi، ۱۹۸۲، vol V. (۱۸) Sherwani، HK،» The Bahmanis «، History of Medieval Deccan، ed HK Sherwani، Hyderabad، ۱۹۷۴، vol I. (۱۹) Sherwani، HK، The Bahmanis of the Deccan، New Delhi، ۱۹۸۵. ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بهمن شاه»، شماره۵۲۸۴. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|